هنوز هم می توان شهید شد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعتقادات» ثبت شده است

خاطرات درباره کلاس دکتر غلامی و طرح ولایت که شهیده نجمه هارونی در اون شرکت کردند

راوی خانم ه‍.ع:

هوالشهید🌷

طرح ولایت برای نجمه خیلی اومد داشت، حتی در رابطه با ازدواج و پاسخگویی به خواستگاراش هم از اساتید اونجا راهنمایی میگرفت.

بعدش هم که کلاس های دکتر غلامی و  مدرسه قرآن.

 

یادمه یکبار بهش گفتم «نجمه شما خیلی شخصیت محور شدی در رابطه با دکتر غلامی، هرچی من میگم میگی دکتر غلامی اینطور میگن، اونطور میگن! ایشون هم آدمن مرجع شرعی که نیستن!»

گفت «باور کن من با این فرض رفتم سر کلاس دوره های دکتر غلامی که اینا میخوان مارو شست و شوی مغزی بدن!»
ولی اون چیزی که طرح ولایت بهش داد رو باقی دوره ها و کلاس ها نداد. هر آنچه عایدش شد منشأش همون حضور در طرح ولایت بود. من قدر طرح ولایت رو با دیدن نجمه ی قبل و بعد این طرح شناختم، هرچند از سالهای قبلشم آرزوی رفتنش رو داشتم ولی نه به اون اندازه که بعد دیدن رشد نجمه داشتم. 
البته استعداد ذاتی و تقدیر الهی هم دخیله وگرنه خیلیا ممکنه برن طرح و تحول چندانی هم درشون ایجاد نشه، هرچند بالاخره به علم و اعتقادشون افزوده میشه.
اون دوره های بعدی که شرکت کرد بیشتر جنبه ی علمی تکمیلی تقویتی داشتن.

۰۷ تیر ۹۹ ، ۰۹:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خاطره خانم مهشید مهبد از شهیده مینا کرامتی راد

از وقتی که تصمیم گرفتم در مورد مینا بنویسم چند هفته گذشته. می‌شه گفت هر روز فکر کردم که چی می‌خوام بنویسم اما دستم به نوشتن نرفت. شاید مهم‌ترین دلیلش این بود که باورم نشده که این اتفاق افتاده. انگار نوشتن بهم ثابت می‌کرد یه اتفاقی واسه مینا افتاده و منم نخواستم قبول کنم. گویی اینقدر خوبی نمیشه به این آسونی تموم بشه! و خب از یه زاویه هم میشه گفت تموم نشده.
مینا دوست و هم‌اتاقی و هم‌کلاسیم‌ بود. هر دو متولد دقیقا یک روز در یک سال بودیم. علی‌رغم این شباهت می‌شه گفت در خیلی مسائل و عقاید تفاوت داشتیم. شاید بارزترین ویژگی مثبت مینا برای من همین بود. اعتقاد واقعی و قلبی به اون چیزایی که باور داشت و در عین حال پذیرفتن عقاید متفاوت اطرافیان. شاید به حرف آسون باشه و‌ خیلیا قبول داشته باشن اما تجربه نشون داده کمتر کسایی هستن که می‌تونن بهش عمل کنن.
دلم برای دیدنش تنگ‌ می‌شه...

۲۷ آذر ۹۸ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰