هنوز هم می توان شهید شد

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احسان نوبخت» ثبت شده است

خاطره اقای مهدی حسینعلی پور از شهید احسان نوبخت

اقا احسان زندگی نامش یه کتاب انگیزشیه ،از اخلاقش بگیر تا درس خوندنش و خودشناسی و خداشناسیش ...
فکر کردن بهش به من انرژی میده ...
واقعیت اینه که در دوره ی دبیرستان  تا این حد مذهبی نبود، نمیدونم چی شد ولی خدا کنه که شامل حال ما هم بشه این عنایت،

اصلا نا امیدی و یاس و بدبینی و ندونم کاری و ول انگاری و ... تو وجودش راه نداشت میگفت هدف خداست مگه میشه هدف خدا باشه و این چیز ها در انسان نفوذ کنه،

درس و ورزش و زندگی و ...همش برای خداست ،هدف خداست دلیلی نداره که واسه این دنیا بیش از حد ناراحت و غمگین شد، مگه میشه انسان خدا رو بشناسه و برای جز خدا زندگی کنه؟

توی همه چیز خدا رو میدید و رضایتش رو در نظر داشت ...

اگه پست هاشو بخونید متوجه میشید که خود این پست ها یه کتاب خداشناسیه ...

https://instagram.com/ehsan.nobakht

۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خاطره خانم یلدا بیات از شهید احسان نوبخت

خداوند این زوج شهید (اقا احسان و‌نجمه خانم) رو رحمت کنه بنده چندین بار بیشتر اقا احسان رو ندیدم

من همکار سابق پدر ایشون بودم هر از گاهی اقا احسان هم شرکت تشریف می اوردند.

نمیدونم پدر اقا احسان، مهندس نوبخت، چطور این داغ رو تحمل میکنن همیشه یادمه هر وقت اقا احسان می اومد شرکت، پدرشون با لفظ داداش ایشونو خطاب میکردند. میگفتن: احسان فقط پسرم نیست، رفیق و داداش منه (اخه پدرشون تک فرزند پسر بودن و علاقه شدیدی به ایشون داشتن) بارها با پدرشون در مورد اقا احسان صحبت کردیم واینکه این پسر حتی موسیقی که از تلویزیون هم پخش میشد رو گوش نمیداد.

من تعجب میکردم یه پسر امروز چقدر میتونه پاک و معصوم باشه.

اقا احسان واقعا پاک سر به زیر و مومن بود.

خانواده اقای نوبخت یه خانواده کاملا مذهبی و عاشق رهبری هستن، مخصوصا پدرشون.

امیدوارم خدا به خانواده هر دو عزیز از دست رفته صبر بده .

۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۸:۲۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خاطره اقای محمدجواد زلاقی از شهید احسان نوبخت

من سال اول کارشناسی یعنی مهر 94 تا خرداد 95 با احسان هم اتاقی بودم

چون ورودی 93 بود، همیشه راهنمایی میکرد منو.

خاطره ای یادم نمیاد، اما ارادت زیادی به اهل بیت و امام حسین داشت.

یادمه روز اول که خوابگاه اومده بود که البته از اواسط مهر بود، با پدر اومده بود و خوش بشی با ایشون داشتیم. پدرشون از دوران دانشجویی و خوابگاه خودشون در دانشگاه اصفهان برامون صحبت کردن و چند نکته بهمون گفتن. آقای خیلی خوبی بودن و پسرشون مثل خودشون بود وقتی کم کم شناخت پیدا کردم بهشون.

فقط همینو میتونم بگم که خیلی پسر خوب و سر به زیر و خوش اخلاقی بود احسان.

چند روز قبل شهادتش هم یادمه لایو گذاشته بود اینستاگرام و من اونجا دیده بودمش. چهره اش مثل همیشه آروم و خندان بود.

https://instagram.com/ehsan.nobakht

۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۷:۰۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خاطره اقای سجاد لطیف دماوندی از شهید احسان نوبخت

سلام و عرض ادب. من با احسان کم کلاس مشترک داشتم و بیشتر فرصت می شد او را در نمازخانه ببینم. برخلاف من که آدم پرحرفی هستم احسان کم حرف بود و باید خودم سر صحبت را با او باز میکردم. اواخر یادم هست که زودتر از دانشگاه میرفت و کمتر توی دانشگاه وقتش را تلف می کرد و اصلا پختگی رفتارش مشهود بود آخرین بار که باهم صحبت کردیم بحثمان رسید به ازدواج و پیدا کردن کار و اینکه اوضاع مهندسی خوب نیست و نصیحتم کرد که برنامه نویسی یاد بگیرم ولی بی معرفت حتی به روی خودش هم نیاورد که متاهل شده :) . الحق که در اوج پرکشید. روحشان شاد.

۰۳ آبان ۹۸ ، ۱۷:۳۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰